چند درویش در بیابانهای کربلا و در روز عاشورا به امام حسین (ع) می رسند و می گویند:ما در بیابان صدای العطش کودکان را شنیدیم وبه دنبال صدا آمدیم و می خواهیم تا از آب موجود در کشکولهایمان به این کودکان بدهیم. امام به آنان فرمودند که بیایید و درمیان دو انگشتم بنگرید که اگر بخواهم- شمشیرم را به زمین می زنم وچشمه ای ازآن جاری خواهد شد و همگی سیرآب می شوند ولی من به خاطر آب نمی جنگم و میخواهم حجت را بر دشمنانم تمام کنم و تقدیر خداوند براین است که اینگونه شود...