امروز 17 رمضان مصادف است با...
معراج پیامبر اکرم (ص) ۵ سال پس از بعثت
معراج پيامبر (ص) پنج سال بعد از بعثت در چنين روزي واقع شده (1)، و آيه «سُبحانَ الّذي أسري بِعَبدِهِ ليلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ الي المَسجِدِ الأقصي ...» (2)، در اين باره نازل شده است. معراج پيامبر (ص) در 21 ماه رمضان نيز نقل شده است. (3)
معراج از جمله ضروريات اسلام است (4)، و از آيات كريمه و احاديث متواتره ثابت شده است كه خداوند متعال حضرت رسول (ص) را در يك شب از مكه معظمه تا مسجدالاقصي و از آنجا به آسمانها تا سدرة المنتهي و عرش اعلي برد، و عجايب آفرينش آسمانها را به آن حضرت نماياند و رازهاي نهاني و معارف نامتناهي را به آن حضرت القا نمود و آن حضرت در بيت المعمور تحت عرش به عبادت حق تعالي قيام فرمود و با انبياء (ع) ملاقات نمود و داخل بهشت شد و منازل اهل بهشت و احوال كساني كه در عذاب بودند را مشاهده فرمود.
احاديث متواتر دلالت دارد كه عروج آن حضرت به بدن بوده نه به روح، و در بيداري بوده نه در خواب. (5)
اقوال ديگر در تعيين روز معراج چنين است: 17 رمضان سال 12 قبل از هجرت، 17 ربيع الاول قبل از هجرت، 17 رجب قبل از هجرت، 17 ماه رمضان 5 سال قبل از بعثت، 27 ماه رمضان، 21 ماه رمضان.
درباره مكاني كه آغاز حركت پيامبر (ص) به سوي معراج بوده نيز چند قول است: از منزل خديجه (س)، از منزل امّ هاني خواهر اميرالمؤمنين (ع)، از شعب ابيطالب (ع). (6)
امام صادق (ع) فرمودند: حق تعالي حضرت رسول (ص) را 124 مرتبه به آسمان برد، و در هر مرتبه به آن حضرت درباره ولايت و امامت اميرالمؤمنين (ع) و ديگر ائمّه طاهرين (ع) زياده از ساير فرايض تأكيد و توصيه نمود. (7)
-------------------------------------------------
1- منتخب التواريخ: ص52. الوقايع و الحوادث: ج1، ص194. توضيح المقاصد: ص24. العدد القوية: ص234. مصباح كفعمي: ج2، ص599. بحارالانوار: ج18، ص380. ج97، ص168.
2- سوره أسراء: آيه1.
3- توضيح المقاصد: ص24. العدد القوية: ص234. مصباح كفعمي: ج2، ص599. بحارالانوار: ج97، ص168. ج95، ص196.
4- حق اليقين: ص30. منتهي الآمال: ج1، ص51.
5- بحار الانوار: ج18، ص289. حق اليقين: ص30.
6- بحارالانوار: ج18، ص302-319
7- بحارالانوار: ج18، ص302-319. حق اليقين: ص30
قتل عایشه در سال ۵۸ هجری قمری
|
در شب 17 ماه رمضان در سال 58 هجري قمري در مدينه، عايشه دختر ابوبكر به دست معاويه كشته شد، و به سزاي اعمالش رسيد.(1) دو قول ديگر در اين باره 29 رجب و آخر ذي الحجّه است. ------------------------------------------------- |
جنگ بدر در سال دوم هجری قمری
در روز جمعه در سال دوم هجرت جنگ بدر كبري به وقوع پيوست. (1) 18 يا 19 اين ماه هم ذكر شده است.
تعداد مسلمانان 313 نفر و تعداد شهداي آنان 9 تا 14 نفر، و تعداد كفار 950 نفر بود. مقتولين كفار 70 نفر بودند و 70 نفر را هم مسلمانان اسير گرفتند. 35 نفر از 70 نفر كشته هاي كفار به دست اميرالمؤمنين (ع) به قتل رسيدند. (2)
در اين جنگ ابوجهل نيز كشته شد.(3) ابوجهل هشام بن مغيره مخزومي از دشمنان سرسخت پيامبر (ص) بود. او با اينكه نامش هشام بود ولي از فرط بدجنسي و زشت سيرتي به أبي جهل مكني شد. ابوجهل كسي بود كه در مكه آزار و اذيت بسيار به رسول اكرم (ص) نمود. بچه دان شتر بر سر مبارك حضرت ريخت. خاكستر و خاك بر سر مبارك حضرت ريخت. سنگ به دندان مباركش زد. نسبت كذب و جنون به آن حضرت داد. مادر عمّار ياسر جناب سميّه را بعد از شكنجه بسيار با نيزه اي كه به ران او زد شهيد كرد.
در جنگ بدر دو برادر انصاري (معاذ و معوذ) – به خاطر سابقه اي كه از او در اذيت پيامبر (ص) شنيده بودند- تصميم به كشتن او گرفتند. به هر صورت او را ضربه هايي زدند و يكي از دو برادر دستش قطع شد و به پوست آويزان گرديد، ولي چون ديد دستش مزاحم جنگ با ابوجهل و هواداران اوست، زير پايش گذاشت و دفعتا آن را از بدنش جدا كرد، و سپس ابوجهل را نقش زمين كردند.
بعد از جنگ پيامبر (ص) فرمود: كسي خبر از ابوجهل بياورد. عبدالله بن مسعود رفت و پا روي سينه او گذاشت. ابوجهل به هوش آمد و گفت: بر جاي بلندي پاي گذاشته اي، كاش قاتل من دهقان نبود (كه كنايه اي به انصار بود). عبدالله بن مسعود سر او را از بدن جدا كرد و نزد پيامبر (ص) آورد و جلوي پاي آن حضرت انداخت. پيامبر (ص) شكر الهي به جا آورد (4)، و خداوند نصرت خود را بر پيامبر (ص) نازل نمود، و آن حضرت فرمود: امروز روز عيد است و بايد شكر خدا را بر نعمتي كه به اهل ايمان عطا فرموده به جاي آورد.(5)
-------------------------------------------------
1- بحارالانوار: ج19، ص325. ج97، ص168. ج18، ص380. الموسوعة الكبري في غزوات النبي الاعظم (ص): ج1، ص138. الوقايع و الحوادث: ج1، ص215-216.
2- منتخب التواريخ: ص48-49. الوقايع و الحوادث: ج1، ص215-216.
3- نفائح العلام: ص288. فيض العلام: ص37-38.
4- منتخب التواريخ: ص47-49. الوقايع و الحوادث: ج1، ص215-216.
5- مصباح كفعمي: ج2، ص599. بحارالانوار: ج97، ص383.
کتاب «مفاتيح الجنان»:
شب هفدهم شب بسيار مباركى است و در آن شب لشكر حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله با لشكر كفّار قريش ملاقات كردند در بدر و در روزش جنگ بدر واقع شد و حق تعالى لشكر آن حضرت را بر مشركين ظفر داد و آن اعظم فتوحات اسلام بود لهذا علماء فرموده اند كه در آن روز مستحب است صدقه و شكر خدا بسيار نمودن و غسل و عبادت در شبش نيز فضيلت عظيم دارد مؤ لف گويد كه روايات بسيار وارد شده كه در آن شب بَدْر حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله با اصحاب فرمود كيست امشب براى ما برود از چاه آب بكشد بياورد اصحاب سُكوت كردند و هيچكدام اِقدام بر اين كار نكردند حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام مشكى برداشت به طلب آب بيرون رفت و آن شب شبى بود سرد و باد مى آمد و ظلمت داشت پس رسيد به چاه آب و آن چاهى بود بسيار گود و تاريك و آن حضرت دَلْوى نيافت تا از چاه آب كشد لاجَرَم به چاه پايين رفت و مشك را پر كرد و بيرون آمد رو كرد به آمدن كه ناگاه باد سختى برخورد به آن حضرت كه آن جناب از سختى آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حركت فرمود كه ناگاه باد سختى ديگر مانند آن آمد آن حضرت نشست تا او نيز ردّ شد ديگر باره برخواست برود برود مرتبه سيّم نيز همان نحو بادى رسيد و آن حضرت نشست و چون ردّ شد برخاست و خود را به حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله رسانيد حضرت پرسيد كه يا اَبَاالحسن براى چه ديرآمدى عرض كرد كه سه مرتبه بادى به من رسيد كه بسيار سخت بود و مرا لرزه فراگرفت و مَكْثَم به جهت برطرف شدن آن بادها بود فرمود آيا دانستى آنها چه بود يا علىّ عرض كردنه فرمود آن اوّل جبرئيل بود با هزار فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند و ديگرى ميكائيل بود با هزار فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند و پس از آن اسرافيل بود با هزار ملائكه كه سلام كرد بر تو و سلام كردند و اينها فرود آمدند به جهت مَدَدِ ما فقير گويد كه اشاره به همين است قول آن كسى كه گفته كه از براى اميرالمؤ منين عليه السلام در يك شب سه هزار و سه منقبت بوده و اشاره به همين نموده سيّد حميرى در شعر خود در مدح آن حضرت :
| اُقسِمُ بِاللّهِ وَ الا ئِهِ | وَالْمَرْءُ عَمّا قالَ مَسْؤُولٌ |
| سوگند خورم به خدا و نعمتهايش | و انسان از هر چه گويد بازخواست شود |
| اِنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبي طالِبٍعليه السلام | عَلَى التُّقى وَالْبِرِّ مَجْبُولٌ |
| براستى على بن ابيطالب | فطرتش به پرهيزكارى و نيكى سرشته شده |
| كانَ اِذَا الْحَربُ مَرَتْهَا الْقَنا | وَاَحْجَمَتْ عَنْهَا البَها ليلُ |
| چنان بود كه هنگامى كه نيزه ها تنور جنگ را مى افروخت | و دليران از آن گريزان بودند |
| يَمْشى اِلَى الْقِرْنِ وَفى كَفِّهِ | اَبْيَضُ ماضِى الْحَدِّ مَصْقُولٌ |
| بسوى هماورد خويش مى رفت و در دستش | شمشير بَراق و بُران و صيقلى شده بود |
| مَشْىَ الْعَفَرْنا بَيْنَ اَشْبالِهِ | اَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغيلُ |
| چنانچه شير در ميان بچه هاى خود راه مى رود | در آن حال كه بيشه براى شكار او را بيرون فرستد |
| ذاكَ الَّذى سَلَّمَ فى لَيْلَةٍ | عَلَيْهِ ميكالٌ وَجِبْريلٌ |
| على همان كسى است كه در يكشب بر او | سلام كرد ميكائيل و جبرئيل |
| ميكالُ فى اَلْفٍ وَجِبْريلُ فى | اَلْفٍ وَيَتْلُوهُمْ سَرافيلُ |
| ميكائيل با هزار فرشته و جبرئيل نيز با | هزار فرشته و پشت سر آنها نيز اسرافيل آمد |
| لَيْلَةَ بَدْرٍ مَدَداً اُنْزِلُوا | كَاَنَّهُمْ طَيْرٌ اَبابيلُ |
|
در شب بدر كه براى كمك فرود آمدند
|
همانند مرغهاى ابابيل (كه به مكه آمدند) |
معرفی مراسم شبیه خوانی روستای اتو - سوادکوه. جهت دریافت تصاویر و فیلمها با کیفیت عالی می توانید به آدرس h.shahabian@email.com ايميل بزنيد تا در هر كجاي دنيا كه هستيد آنها را به صورت رايگان دريافت كنيد. التماس دعا