امام محمد باقر علیه السلام پنجمین اختر فروزان آسمان امامت، هفتمین گوهر عرش عصمت، شکافنده و تبیین کننده علوم اسلامی است.
امامی که سراسر زندگیاش نور بود و همه لحظات عمر با برکتش، در راه ارشاد و هدایت انسانها به پایان رسید. امامی که از زمینه سازیهای پدرش امام سجاد علیه السلام در راستای معرفی مکتب تشیع، و مبارزه با طاغوتها، بهرهبرداری بسیار کرد، و با تربیت شاگردان برجسته، و تبیین فقه ناب اسلام و اهلبیت علیه السلام، بزرگترین قدم را برای شناسایی تشیع و مکتب اهل بیت علیه السلام برداشت.
او در سن چهارده سالگی در کربلا و ماجرای عاشورای حسینی حضور داشت، و در سفر کوفه و شام، همراه پدر، همه ماجراها را می دید، و براساس فرهنگ عاشورا تربیت شد. او تجسمی از ارزشهای والای انسانی و کمالات اخلاقی بود و همه لحظه های زندگی درخشانش، درسهای بزرگ انسانی را الهام می بخشید.
امام باقر علیه السلام مؤسس نهضت فرهنگی تشیع
امام باقر علیه السلام اگر چه بر اثر سلطه حکومت طاغوتها، از نظر سیاسی منزوی بود و اعتراضهای او به صورت یک نهضت سیاسی همه جانبه برای سرنگونی رژیم بنیامیه نیانجامید، با این که در این راه تا سر حد شهادت حرکت کرد، ولی او دریافته بود که فرهنگ تشیع در انزوا قرار دارد.
از این رو، لازم بود به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست بزند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد(ص) و خط فکری تشیع را آشکار سازد. با توجه به این موضوع، زمینه عمیق و بنیانکن برای مبارزه با طاغوتیان خواهد شد، و در درازمدت، شیعیان را به صحنه میآورد، و مکتب اهلبیت علیه السلام را زنده خواهد کرد و با توجه به این که سنگ زیرین و اساس انقلاب و قیام، نهضت فکری و فرهنگی است، بر همین اساس امام باقر علیه السلام زمینه سازی بسیار عمیق و خوبی در این راستا نمود و پس از ایشان، فرزند برومندش امام صادق علیه السلام با تشکیل حوزه علمیه با چهار هزار نفر شاگرد، آن را به ثمر رسانید، و به عنوان یک دانشگاه عظیم اسلامی، در تاریخ اسلام آشکار و ماندگار ساخت.(1)
بنابراین، میتوان گفت: "امام باقر علیه السلام مؤسس و بنیانگذار حوزه علمیه شیعه و نهضت فرهنگی انقلاب فرهنگی تشیع بود."(2) امام باقر علیه السلام شاگردانی مانند "محمد بن مسلم، زرارة بن اعین، ابوبصیر و برید بن معاویه را تربیت کرد که امام صادق علیه السلام فرمود: این چهار نفر مکتب احادیث پدرم را زنده کردند.(3) در این حوزه، شاگردان برجسته دیگری تربیت شدند، از جمله: جابر بن یزید جعفی، ابان بن ثعلب، کیان سجستانی، حمران بن اعین، سدیر صیرفی، ابوصباح کنانی، عبدالله بن ابی یعفور و ... که هر کدام محدثی بزرگ و مجتهدی عالی مقام بودند و در نقل احادیث امام باقر علیه السلام و تشکیل فقه تشیع و زمینه سازی برای یک نهضت وسیع فکری و علمی، نقش بسزایی داشتند
مبارزه با یهود و افکار انحرافی
از جمله گروههای خطرناکی که آن روزها در جامعه اسلامی رسوخ کرده بودند و تأثیر عمیقی بر فرهنگ جامعه اسلامی بر جای گذاشتند، یهودیان بودند. احبار یهود که عدهای از آنها به ظاهر اسلام آورده و عدهای هنوز به دین خود باقی بودند، در بین مردم پراکنده بودند و مرجعیت علمی قشری از ساده لوحان را بر عهده داشتند. احادیث جعلی زیادی توسط آنان منتشر گردیده که در منابع روایی ما به «اسرائیلیات» معروف است.
این احادیث عمدتاً در رابطه با تفسیر قرآن و مراتب زندگی پیامبران گذشته، جعل شده است. از این رو، مبارزه با یهود و القائات سوء آنها در فرهنگ اسلام، بخش مهمی از برنامه ائمه طاهرین علیهم السلام به خصوص امام باقر و امام صادق علیهماالسلام را به خود اختصاص داده بود. مسأله دیگری که در زمان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام رواج داشت، افکار غلط و انحرافی غالیان بود. برخی از آنها اخبار اهلبیت علیهم السلام را دستکاری میکردند و چیزهایی را به ایشان نسبت میدادند که نفرموده بودند.
مغیرة بن سعید از جمله این افراد بود که مورد سرزنش امام علیه السلام قرار گرفت. آنها درباره حضرت علی علیه السلام و ائمه علیهم السلام غلو میکردند و آن بزرگواران را تا حد الوهیت بالا میبردند. امام باقر علیه السلام در این زمینه به شیعیانش چنین توصیه فرمود:
"شیعیان، میانه رو باشید تا غالی(تندرونده و افراط کننده) به شما برگردد و تالی(عقب مانده) به شما برسد. مردی از انصار پرسید: غالیان چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: مردمی که درباره ما چیزهایی میگویند و اوصافی را به ما نسبت میدهند که خود درباره خویش نمیگوییم و نسبت نمیدهیم. آنان از ما نیستند و ما هم از ایشان نیستیم. سپس فرمود: ما به خدا نزدیک نشویم، جز با اطاعت او. هر که مطیع خدا باشد، ولایت ما برای او سودمند است. هر که از فرمان خدا سرپیچید، ولایت مرا برای او سودی ندارد. وای بر شما! فریب غالیان را نخورید، وای بر شما! فریب نخورید!...(4)
تبیین مسایل کلامی و معارف اصول دین نیز از دیگر تلاشهای ارزنده این دو امام بزرگوار بود. در زمان آن حضرت، بحثهای کلامی و القائات خوارج رواج یافته بود. حضرت باقر علیه السلام در این زمینه نیز به مبارزه با افکار انحرافی پرداخت. بسیاری از خطبههای حضرت امیر علیه السلام در زمینه توحید و صفات الهی را نقل و شرح نمود و امام صادق علیه السلام یک دوره توحید برای مفضل بیان فرمود. حضرت باقر علیهالسلام در مناظرات مختلف که با علما و دانشمندان داشت، شبهات را پاسخ میگفت و نیز بحثهایی نظیر توحید در ذات الهی، عدم امکان مشاهده حسی خداوند، علم ازلی خداوند و ... از جمله مسائلی است که آن حضرت به مناسبت، به تبیین آنها میپرداخت و اعتقاد صحیح را بیان میفرمود. (5)
موقعیت سیاسی امام باقر علیه السلام
عدهای تصور میکنند امام باقر علیه السلام تنها به فعالیتهای علمی میپرداخت و از اجتماع و هدایت جامعه و مبارزه با طاغوتیان کناره گرفته بود، در حالی که چنین نیست. نگاهی کوتاه به زندگی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نشان میدهد که هر چند این دو امام بزرگوار در آن برهه، بیان معارف واقعی اسلام را وجهه همت خویش قرار داده بودند و کار اصلی و اساسی خود را تدوین غنی و اصیل اسلام قرار داده بودند، در عین حال در هر فرصتی چهره زشت حاکمان ستمگر بنیامیه را افشا میکردند و همه شیعیان خود را به مبارزه با ستمگران تشویق مینمودند. در روایتی از امام علیه السلام چنین نقل شده است: "علیه ظالمان و مفسدان، با دل و جان بستیزید."(6)
و یا فرمودند: "کسی که نزد سلطان ستمگری رود و او را به تقوای الهی دعوت نماید، موعظه کند و از قیامت بترساند، برای او پاداشی همچون پاداش جن و انس خواهد بود."(7)
امام باقر و امام صادق علیهماالسلام شیعیان خود را از پذیرفتن کوچکترین مناصب در دولتهای ظالم و غاصب نهی میکردند. امام در روایتی به محمد بن مسلم فرمودند: "ای محمد، سردمداران جور و ستم و پیروانشان از دین خدا منحرف شدهاند و خود به گمراهی افتاده و دیگران را نیز به راه ضلالت میکشانند.
کارهایی که انجام میدهند به خاکستری ماند که در روز طوفانی، باد شدیدی بر آن وزیده باشد و از آنچه انجام دادهاند چیزی دستگیرشان نمیشود، و این جز گمراهی دورکننده چیز دیگری نیست."(8)
پینوشتها:
1- رجال کشی، ص 125.
2- همان، ص 125.
3- سیره چهارده معصوم، محمدی اشتهاردی، ص 461 .
4- بحارالانوار، ج70، ص 101.
5- سیره معصومان، ص230.
6- فروغ کافی، ج5، ص 56.
7- اختصاص، شیخ مفید، ص 261.
8- اصول کافی، ج1، ص183.
مهدویت در کلام امام محمد باقر علیه السلام

بیشترین روایات و اخباری که در زمینه معارف دینی و اسلامی به ما رسیده است، از جانب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده است زیرا در دوره آن امامان بزرگ فرصتی مناسب فراهم گشت تا آنان بتوانند ظرائف و نکات دقیق دینی را برای هدایت بشریت ارائه نمایند از جمله اموری که در سخنان و گفتار امام باقر علیه السلام به طور کامل مورد تبیین قرار گرفته است، مساله مهدویت میباشد که به جلوههایی از آن اشاره مینماییم:
تسلط کامل حضرت مهدی (عج) بر عالم
بی شک نمیتوان حکومت مهدوی را محدود در یک گوشه خاص جهان نمود و حضرت مهدی ارواحنا فداه را به یک نژاد خاص مربوط کرد بلکه آن حضرت متعلق به تمام عالم میباشد و دولت و حکومت وی بر تمام جهان میباشد چنان چه قرآن کریم سیطره آن حضرت را بر تمامی زمین میداند و میفرماید: "ان الارض یرثها عبادی الصالحون"(1)؛ زمین را بندگان شایسته به ارث خواهند برد که امام باقر علیهالسلام در ذیل این آیه میفرمایند: «این افراد (صالحون) همان یاران مهدی(عج) در آخرالزمان خواهند بود.» (2)
و در جای دیگر فرمودند: گویا یاران حضرت مهدی را میبینم که بر خاور و باختر گیتی مسلط شدهاند و هیچ چیز در عالم نیست مگر آن که از آنان فرمان میبرد."(3)
ایجاد اقتصادی سالم و مفید در جامعه بشری
عدم برنامهریزی صحیح، ویژهخواری، تبعیض و ... از اموراتی هستند که زندگی رفاهی و معیشتی دنیا را فلج میکند و راه یک زندگی متعادل و سعادتمندانه را برای تک تک افراد از میان برمیدارد. به طور حتم اگر منابع و ثروتهای خدادادی با یک برنامهریزی صحیح و همچنین مدیریتی متعهد و کارآمد در کلیه جوامع تقسیم گردد شاهد اقتصادی با برکت و با بازدهی کلان خواهیم بود و این رویه در حکومت حضرت مهدی(عج) به طور کامل محقق خواهد شد. در آن دولت کریمه، هر نیازمندی به آمال و حوائج خود خواهد رسید و آن حضرت چنان بذل و بخشش به افراد جامعه مینماید که حتی پیامبران گذشته چنین کاری را نکردهاند و کار به جایی میرسد که دیگر کسی یافت نمیشود که بتوان به او کمک کرد و همه مردم به تمکن مادی و اقتصادی سرشاری دست خواهند یافت.
امام باقر علیه السلام در این باره چنین فرمودند: «حضرت مهدی(عج) در سال دو بار به مردم مال میبخشد و در ماه دو بار امور معیشت به آنها میدهند. تا نیازمندی به زکات باقی نماند . صاحبان زکات زکات خود را نزد فقراء میآورند ولی آنها نمیپذیرند. پس آنها زکات خویش را در کیسههایی قرار میدهند و در اطراف خانهها میگردند تا محتاجی پیدا کنند ولی مردم بیرون میآیند و میگویند: ما احتیاج به پول شما نداریم. سپس آن حضرت چنان دست به بخشش اموال میزند به طوری که تا آن روز کسی این چنین بخشش اموال نکرده باشد.» (4)
آن حضرت در جایی دیگر در مورد بهبود وضع معیشتی اجتماع و مردم چنین میفرمایند: «همه اموال جهان در نزد مهدی (عج) گرد میآید آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین است آن گاه مهدی (عج) به مردم میگوید: بیایید و این اموال را بگیرید اینها همان چیزهایی است که برای به دست آوردن آنها قطع رحم کردید و خویشان خود را رنجانیدید خونهای به ناحق ریختید و مرتکب گناهانی شدید.» (5)
رشد عقلی و تکامل معرفتی بشریت
یکی از آرمانهای عظیم انبیاء الهی گسترش علم و معرفت در میان مردم بوده است، عقلانیتی که در پرتو آن بتوان به سعادت و پیشرفت کاملی دست یافت. چنان چه حضرت امیرالمومنین میفرمایند: « خداوند به سوی مردم پیامبران را فرستاد تا فطرت آنان را بیدار نمایند و نعمتهای فراموش شده را به آنها تذکر دهد و با آنان اتمام حجت نماید و نیروهای پنهانی و عقول آنان را باور نماید.» (6)
از برنامههای اصلی حضرت مهدی نهادینه کردن فرهنگ تعلیم و تربیت دینی و اسلامی و عقل محوری در میان مردم میباشد و ظرفیت علمی و معرفتی آنان را به حد کمال خواهند رسانید. این مطلب را در حدیثی از امام باقر علیه السلام چنین میخوانیم: «قائم ما به هنگام قیام نیروهای عقلانی مردم را تمرکز میدهد و منت الهی خویش را بر سر مردم خواهد گذاشت و خردها و دریافتهای عقلی را به کمال میرساند و دانش آنان را گسترش میدهد.» (7)
در حکومت عدل جهانی دیگر ضعف و خلاء فکری و معرفتی وجود ندارد و ریز و درشت اجتماع از منابع سرشار علمی و عقیدتی سیراب میشوند و حتی زنان خانهدار نیز از آن بیبهره نمیمانند. امام باقر علیه السلام در این باره فرمودند: «در زمان حکومت مهدی (عج) به همه مردم حکمت و علم میآموزند تا جائی که زنان در خانهها با کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت میکنند. قرآن کریم حضرت مهدی را به آب گوارایی تشبیه میکند و میفرماید: «قل ارایتم ان اصبح ماءکم غورا فمن یاتیکم بماء معین» (8) ؛ اگر آب حیات شما در زمین فرو رود چه کسی آن آب روان را برای شما خواهد آورد؟ که امام باقر علیه السلام در حدیثی زیبا این آب گوارا را به وجود مقدس حضرت مهدی و گسترش علم و معرفت و کمال در میان بندگان خدا تاویل مینمایند و هم چنین میفرمایند: «این آیه در باره امام قائم نازل شده است یعنی کیست که امام شما را آشکار کند که شما را از آسمان و زمین آگاه سازد و از حلال و حرام و آمین خدا مطلع کند.»(9) امید است که خداوند متعال همه ما را از دوستان و یاران آن حضرت در غیبت و ظهورشان مقرر فرماید.
پینوشتها:
1- قرآن کریم، انبیاء 105.
2- تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 105 انبیاء .
3- موعود امام مهدی، کتاب سوم، ص 452 .
4- بحارالانوار، ج 52، ص 39 .
5- غیبت نعمائی، ص 237.
6- نهج البلاغه، 33.
7- بحارالانوار، ج52، ص 236.
8- قرآن کریم، ملک 30.
9- کمال الدین، ج1، ص 325.