هنگامى كه كوفه را جناب مختار رحمة اللَّه علیه از قتله سيّد الشّهداء عليه السّلام پاك كرد، در اين روز ابراهيم بن مالك اشتر با 12000 يا به روايت ابن نما با كمتر از 20000 نفر براى جنگ با ابن زياد از كوفه خارج شد و مختار به مشايعت او رفت.

لشكر ابراهيم تا كنار نهر خازر در پنج فرسخى موصل رفت، و آن مكان را لشكرگاه كرد. عبيداللَّه به موصل آمد و آنجا را با سى هزار يا هشتاد هزار سواره تصرّف كرد و آماده جنگ با لشكر ابراهيم شدند.

شبی که فردایش جنگ شروع میشد، خواب به چشمان ابراهیم بن مالک نیامد و این کلمات را بارها برای لشکرش تکرار کرد:

«ایها الناس، شمایید انصار دین و شیعه امیرالمؤمنین (ع)، و این است عبیدالله بن مرجانه قاتل حسین بن علی (ع)، این است که پسر فاطمه زهرا (س) را از جرعه ای آب منع کرد در حالی که عیالات و اطفال او فریاد "العطش" می زدند. او بود که مانع شد که پسر پیامبر (ص) به جایی برود، و اطراف او را گرفتند تا با لب تشنه شهیدش کردند و عیالات او را مانند کنیزان بر شتران سوار کرده به شام بردند. بخدا قسم فرعونیان با بنی اسرائیل نکردند آنچه این ملاعین با ذریه پیامبر (ص) کردند».

سپس ابراهیم دعا کرد که خداوند نصرت و پیروزی را نصیب ما فرماید، چون ما برای خونخواهی اهل بیت پیامبر (ص) غضب کرده ایم.

صبح قسمتهای مختلف لشکر و پرچم ها را بازدید نمود و جنگ آغاز شد. سرانجام بعد از چند روز جنگ، و فرار لشکر عبیدالله بن زیاد، در روز عاشورای سال 67 هجری عبیدالله به دست ابراهیم بن مالک اشتر نخعی به درکات جهنم شتافت.(1)

------------------------------------------------------
(1)- بحار الانوار: ج45 - ص380-384.   فرسان الهیجاء: ج2 - ص235-238